شيراز مأمن امامزادگان بزرگوار بود؛ در هيچ نقطهاى از كشور به قدر فارس، مرقدِ امامزاده وجود ندارد. معناى اين حرف اين است كه از هر كجا امامزادهها و فرزندان معصومين، يا از جور خلفا مىگريختند و يا به اميدِ كمك مردم حركت مىكردند، متوجه شهر شيراز يا شهرهاى ديگر استان فارس مىشدند. آن معنويتى كه شخصيتى مثل شهيد بزرگوار مرحوم آيتاللَّه دستغيب مظهر آن معنويت بود، از اين خانواده و از اين مركز فياضِ تمام نشدنى اهل بيت (عليهمالسّلام) سرچشمه گرفته است. اين عمق انگيزهى دينى را نشان مىدهد. اين نورانيت، شخصيتى مثل شهيد دستغيب مىسازد و مىپروراند و نفَس گرم آن شهيد عزيز، در اين منطقه اين همه دل جوان و جوينده را شيداى معنويت مىكند؛ دلهاى جوانى كه از همان روزهاى اول به ميدانهاى جنگ رفتند.
من ديروز در جمع نظاميان مستقر در شيراز گفتم: اولِ انقلاب و اوائل جنگ تحميلى، در دورانى كه جبههها از همه طرف محنتبار بود و اكثر خرمشهر زير چكمهى اشغالگران بود، بنده به منطقهى آبادان و اين بخشِ خرمشهر رفتم؛ يك عده جوانِ بااخلاص نورانىِ پرشور، با سلاحهاى ابتدائى به آنجا آمده بودند براى اينكه بجنگند؛ گفتم: از كجا آمدهايد؟ گفتند: از شيراز. در سرتاسر دوران جنگ تحميلى بچههاى استان فارس - چه در لشكر فجر، چه در لشكر المهدى و چه در يگانهاى ارتشى كه در شيراز مستقرند و بسيارى از كاركنان آنها شيرازى يا اهل شهرهاى استان فارسند - وجودشان اثرگذار و نمايان بود. اين نفَس گرمى كه اين همه جوان را در راه دفاع از اسلام، دفاع از استقلال ملى، دفاع از كشور و دفاع از بزرگترين حادثهى تاريخ ما - يعنى انقلاب اسلامى - اينجور به ميدان كشانده بود، نفَس گرم مردان بزرگى مانند مرحوم آيتاللّه شهيد دستغيب و ديگران، و پشت سر همه و قويتر از همه نفَس گرم امام بود. اين يكى از آن شگفتيهاى بسيار برجستهى انقلاب ماست!
بیانات در دیدار جانبازان و ايثارگران و خانوادههاى شهداى استان فارس ۱۳۸۷/۰۲/۱۳